استاد سپاسی که می آید توی کلاس تمام وجودم گوش میشود برای شنیدن روایت های تلخ در آسیب شناسی روانی کودک و نوجوان . از بچه های کار گرفته تا بچه های طلاق ، از کودکان مورد قرار گرفته شده تا کسانی که تحت خشونت خانگی هستند . یادم باشد که زیاد سر این کلاس بغض میکنم . یادم باشد که این جامعه درد زیاد دارد زیر پوسته آرام و ترسناکش ، که من به عنوان کسی که تازه در جریان این درد قرار گرفته ام ، کم نیارم ، و در اینده به اندازه نه یک روانشناس بلکه به عنوان یک انسان ، یک آدم ، کمک کننده باشم . بعد از کلاس های استاد سپاسی ذهنم به یک استخر آب یخ احتیاج دارد برای شیرجه زدن و خنک کردن مغز فکری ام .
درباره این سایت